یادت میاید...
27 مهر 1393 توسط ابی ارام
گفتی چه دارد چشمهایت جزسیاهی
یادت میایدشعرخواندم ازبناهی..
گفتم اگربامن میایی چتربردار
بی اعتباراست این هوای مهرماهی.
من خانه ات هستم چه میخواهی عزیزم ـازاین مسافرخانه های بین راهی.
ان شب برایم چای دم کردی که شاید یک استکان ازخستگی هایم بکاهی.
گفتی بیاحرفی بگوییم ازسرعشق
گفتم فدایت میشوم.گفتی الهی…